مردم یار

زنده باد نام تو هاشمی رفسنجانی

مردم یار

زنده باد نام تو هاشمی رفسنجانی

مسیح مهاجری: هاشمی مانند "مادر" است نه "دایه"

مسیح مهجری مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی در یادداشتی نوشت:
اینجانب با ورود آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به رقابت‌های انتخابات ریاست جمهوری یازدهم مخالف بودم و مخالفت خود را با ذکر دلایل به ایشان گفتم.
حتی روز آخر مهلت ثبت نام نیز به دیدار ایشان رفتم و نظر خودم را برای آخرین بار تکرار کردم. به این واقعیت هم شهادت می‌دهم که خود آقای هاشمی رفسنجانی هم در تمام مدت چند ماهی که موضوع ورود ایشان به رقابت‌های انتخابات ریاست جمهوری مطرح بود حتی در جلسات خصوصی هم همواره ابراز مخالفت می‌کردند و از اینکه فشارهای مردمی زیادی برای ثبت نام وجود داشت ناراحت بودند.


آنچه موجب تغییر تصمیم آقای هاشمی رفسنجانی شد، افزایش فشارهای اقشار مختلف مردم و علما و مراجع معظم تقلید بود که اینجانب شخصاً در جریان این مورد اخیر یعنی اصرار علما و مراجع معظم قرار داشتم. خدا انصاف بدهد به کسانی که با زبان و قلم خود این واقعیت را منکر می‌شوند و چنین وانمود می‌کنند که دشمنان ایران و نظام جمهوری اسلامی آقای هاشمی رفسنجانی را برای ورود به انتخابات ترغیب نمودند. اگر این افراد اعتقادی به مبدأ و معاد داشته باشند باید از این قبیل تبلیغات دروغ پرهیز کنند و از گذشته خود نیز توبه نمایند. بازی کردن با آبروی اشخاص آنهم با تکیه بر مطالب دروغ و با هدف خارج ساختن افراد از صحنه‌ای که ورود به آن حق قانونی آنان است، گناه بزرگی است که هیچ توجیهی ندارد و مرتکبان را با غضب الهی در این دنیا و عقاب و عذاب در آخرت مواجه خواهد ساخت.

تصمیم شورای نگهبان درباره داوطلبان ریاست جمهوری، از نظر قانونی لازم الاتباع است و همانطور که آقای هاشمی رفسنجانی نیز اعلام کرده‌اند قرار نیست اعتراضی به آن صورت بگیرد. این نیز دلیل دیگری بر عظمت روحی کسی است که از پایه گذاران نظام جمهوری اسلامی است، برای تأسیس و اعتلای این نظام بیش از 50 سال مبارزه و مجاهدت و خدمت کرده و در این راه بارها تا مرز شهادت پیش رفته و از هزینه کردن جان و مال و اعتبار و آبروی خود دریغ نورزیده است.

نظر شورای نگهبان در عین حال که قانونی است، قابل نقد هم هست. ساده‌ترین دلیل بر اینکه شورای نگهبان اشتباه هم می‌کند اینست که در خود این شورا در مورد صلاحیت افراد نظرهای متفاوتی وجود دارد و حتی در مواردی خروجی‌های این شورا نشان دهنده همین واقعیت است. مثلاً در میان افراد احراز صلاحیت شده برای ریاست جمهوری در همین دوره، افرادی وجود دارند که از مصادیق رجال نظامی هستند ولی از رجال سیاسی یا مذهبی نیستند. افراد دیگری نیز وجود دارند که از مصادیق رجال سیاسی هستند ولی نمی‌توان آنها را رجال مذهبی دانست. این واقعیت‌ها برای مردم عادی هم کاملاً قابل درک است لکن آنچه ملاک عمل قانونی است، نظر شورای نگهبان است و نباید با آن در افتاد کما اینکه نباید آن را خالی از اشتباه دانست. روشن‌ترین موارد اشتباه این شورا، یکی تأیید صلاحیت کسی است که اکنون خود اعضای شورا و تمام حامیان گذشته وی از عملکرد او ناراضی هستند و او را تأیید نمی‌کنند و دیگری عدم احراز صلاحیت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی است که در میان تأیید صلاحیت شدگان همین دوره هیچکدام امتیازات ایشان را ندارند.

علاوه بر آنچه امام خمینی درباره آیت‌الله هاشمی رفسنجانی گفته‌اند که معتبرترین سند اعتبار و افتخار ایشان است، این فراز از مکتوب رهبر معظم انقلاب حضرت آیت‌الله خامنه ای، حاوی شهادت بر برخورداری ایشان از بالاترین سطح معیارهای صلاحیت است، معیارهائی که نظیری برای آنها سراغ نداریم. فراز مورد نظر که مربوط به زمان ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی است اینست:

"و خدا را شکر که اراده و رأی ملت عزیز، بار سنگین امانت و مسئولیت الهی را بردوش توانای مردی بزرگ از فرزندان اسلام و حوار?ین امام عظیم الشأن،‌ عالمی مجاهد و فقیهی اسلام شناس و سیاستمداری هوشمند و مدیری دردآشنا و دلسوز قرار داد. شخصیتی که پرونده تلاشش در راه خدا و مجاهدتش برای حاکمیت دین و اعلای کلمه اسلام، حتی پیش از نخستین روزهای شروع نهضت آغاز شده و سرگذشت رنج‌ها و سختی‌ها و فعالیت‌های کم نظیر را در خود گنجانیده است. چهره موجهی که به برکت حرکت در صراط مستقیم انقلاب همواره امین امام و محبوب امت بوده. امروز رئیس جمهور ما از نظر من که سالیان متمادی است ایشان را می‌شناسم یک مجتهد قطعی است. اینهم از برکات خدا برماست. ما رئیس جمهوری داریم که از لحاظ درس‌های حوزه ای، یک مجتهد و از لحاظ تفکرات اسلامی یک متفکر سطح بالا با سوابق فراوان است."

همه می‌دانند که مطرح کردن اموری از قبیل ناتوانی جسمی ناشی از بالا بودن سن، برای کسی با این برجستگی‌ها بهانه‌ای بیش نیست. کسی که در همین ایام، جلسات سنگین مجمع تشخیص مصلحت نظام،‌ که رؤسای قوای سه گانه، وزرای چند کابینه و تعدادی از افراد صاحب نظر در آن حضور دارند، را با قدرت مدیریت بسیار بالا اداره می‌کند آیا بی‌انصافی نیست که متهم به ناتوانی جسمی برای احراز ریاست جمهوری شود؟! اینها همه نشان می‌دهند آقای هاشمی رفسنجانی واجد صلاحیت‌ترین فرد برای رئیس‌جمهور شدن است.

اکنون که شورای نگهبان تصمیم خود را گرفته و اعلام کرده، مقصود از تأکید بر صلاحیت‌های آقای هاشمی رفسنجانی این نیست که در این تصمیم تغییری ایجاد شود، به ویژه آنکه اینجانب از ابتدا با ورود ایشان به این عرصه مخالف بودم و طبیعی است که همچنان بر عقیده خود باقی بمانم.

تردیدی ندارم که آقای هاشمی رفسنجانی نیز فقط برای انجام وظیفه‌ای که اصرارهای مردم و بزرگان برعهده ایشان گذاشته بود به صحنه آمدند و به همین دلیل اکنون که بامانع مواجه شده‌اند احساس می‌کنند به وظیفه خود عمل کرده و از این پس با آرامش روحی کامل به کارهای روزمره خود می‌پردازند و مثل همیشه برای اعتلای نظام جمهوری اسلامی تلاش می‌کنند و حتی لحظه‌ای از کمک به پیشبرد هرچه بهتر کشور کوتاهی نخواهند کرد.

عده‌ای تلاش می‌کنند چنین وانمود نمایند که ورود آقای هاشمی رفسنجانی به صحنه انتخابات ریاست جمهوری با هدف مقابله با رهبری بوده است. این سخن را اگر از کسانی که شناختی از آقای هاشمی رفسنجانی ندارند باشد می‌توان بر بی‌غرضی حمل کرد البته با این تأکید که آنها سخت در اشتباه هستند، اما اگر افرادی که آقای هاشمی رفسنجانی را به درستی می‌شناسند چنین سخنی را بگویند قطعاً اهداف شومی را دنبال می‌کنند و خود نیز می‌دانند که دروغ می‌گویند.

زیرا هر کس آقای هاشمی را می‌شناسد می‌داند که ایشان خیرخواه‌ترین فرد نسبت به رهبری است و هرگز حاضر نخواهد شد در برابر رهبری قرار بگیرد. در طول 8 سال گذشته، تلاش‌های زیادی برای فاصله انداختن میان رهبری و آقای هاشمی صورت گرفت و بدخواهان با توسل به انواع توطئه‌ها و تبلیغات و دسیسه‌ها اقدامات زیادی برای وادار ساختن آقای هاشمی رفسنجانی به مقابله با رهبری به عمل آوردند ولی ایشان با درک دقیق موقعیت و شناخت توطئه‌ها و با نگاه عمیقی که به ضرورت وحدت و همراهی با رهبری برای حفظ نظام و مصالح کشور دارند، رابطه خود با رهبری را حفظ کرده و دست اندرکاران این توطئه سنگین را ناکام نمودند. توفیق آقای هاشمی رفسنجانی در مقابله با این توطئه‌ها، ریشه در اعتقاد ایشان به نظام جمهوری اسلامی، مصالح عالیه کشور و ولایت فقیه دارد و چیزی نیست که با حوادث و شرایط متغیر ایام دچار دگرگونی شود.

در این میان، سؤال مهمی که باید به آن پاسخ داده شود اینست که چرا آقای هاشمی رفسنجانی علیرغم اینهمه بی‌مهری و بی‌انصافی و جفا که می‌بیند و اینهمه تخریب و توطئه که علیه ایشان صورت می‌گیرد،‌ باز هم صبور و استوار در مسیر خدمت به نظام جمهوری اسلامی گام بر می‌دارد و مخالفان و معاندان را در توطئه‌ای که برای ایجاد فاصله میان ایشان و رهبری تدارک دیده‌اند و می‌بینند ناکام می‌نماید؟

پاسخ اینست که آقای هاشمی رفسنجانی از همان آغاز ورود به مبارزه با رژیم طاغوت، خود را وقف اسلام و برپائی نظام اسلامی و حراست از آن کرده بود و همچنان بر این عهد خود باقی است و از هر اقدامی که به این نظام لطمه وارد سازد پرهیز می‌کند. او برای نظام جمهوری اسلامی همچون "مادر" است نه "دایه". به همین دلیل، حاضر است خود را فدا کند تا نظام بماند. این واقعیت، هم در آمدن او به صحنه مصداق دارد و هم در کنار رفتنش، کنار رفتنی همراه با زمزمه این بیت* خطاب به نظام جمهوری اسلامی که: بشکست اگر دل من به فدای چشم مستت - سرخُم می‌سلامت شکند اگر سبوئی.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد