با کمی تأمل می توان دریافت که هاشمی قصد دارد وجهه خود را به عنوان فردی که قرار است بعدها نیز تبلیغ شود که شانس اول و قطعی پیروزی در انتخابات بوده؛ اما به دلیل عدم صلاحیت مجال حضور نیافته را کماکان حفظ کند؛ زیرا در شرایط فعلی میزانی برای سنجش مقبولیت وی وجود ندارد و ادعاهایی برای خلق تصویر یک رجل سیاسی حذف شده ممکن است برای برخی باور پذیر جلوه کند.
از مدتی پیش از ثبت نام نامزدها در وزارت کشور برای انتخابات خرداد ماه 92 نشانه هایی در فضای رسانه ای مبنی بر حمایت هاشمی از حسن روحانی به چشم می خورد. برآیند این کد گذاری ها حاکی از این است که تیم هاشمی قصد دارد به صورت نامحسوس حامی روحانی در رقابت های انتخاباتی باشد.
اما این حمایت بعید است تا پایان راه علنی گردد و به نظر می رسد شکل نامحسوس خود را همچنان حفظ کند، به این دلیل که در میان نامزدهای حاضر که ائتلاف نامحسوسی علیه جلیلی شکل داده اند، روحانی تنها کسی است که می تواند یک رقابت دو قطبی جدّی با جلیلی ایجاد کند. چراکه کاریزمای سیاسی وی به دلیل دارا بودن سمت ها و مسئولیت های مشابه در گذشته تا حدودی می تواند شانه خود را به شانه جلیلی بساید. برداشت رقبای جلیلی از روحانی به مثابه یک شخصیت هم طراز در گفتمانی دیگر می باشد.
اما چرا حمایت از روحانی توسط هاشمی صورت علنی به خود نمی یابد. با کمی تأمل می توان دریافت که هاشمی قصد دارد وجهه خود را به عنوان فردی که شانس اول و قطعی پیروزی در انتخابات بوده؛ اما به دلیل عدم صلاحیت مجال حضور نیافته را کماکان حفظ کند؛ زیرا در شرایط فعلی میزانی برای سنجش مقبولیت وی وجود ندارد و ادعاهایی برای خلق تصویر یک رجل سیاسی حذف شده ممکن است برای برخی باور پذیر جلوه کند.
از طرفی هاشمی بر این نکته واقف است که سبد آراء منسوب وی چندان خالص نیست؛ به همین دلیل قطعاً نمی تواند این اندوخته مجهول را به طور کامل به سبد روحانی منتقل سازد. بنابراین ایجاد وزنی مناسب در یک کفه رقابت انتخاباتی که متضمن پیروزی باشد، میسر نیست.
همچنین روحانی را باید فردی بدانیم که در مرکز منازعات اصلاح طلبی قرار دارد و نباید فراموش کرد که اصلاحات بدنه همچنان خود را در تقابل مستقیم با جریان هاشمی می بیند. چرا که خواستگاه پیداش اصلاحات دولتی در واقع با توجیه ترمیم انحرافات و مفسده دولت قبل از خاتمی تئوریزه شد و اگرچه لیدرهای کنونی، این هدف را بنا بر مصلحت و تمایلات جناحی به فتنه از دست داده اند؛ اما به نظر می رسد بدنه میانی این جریان که اغلب تئوریسین های سابق را در خود جای داده، از حافظه تاریخی و تعهّد بیشتری نسبت به این خواستگاه برخوردار باشد. لذا بعید است که تن به حمایت هاشمی بدهد.
و نیز، در نگاهی به عقبه و شرایط فعلی که حسن روحانی در آن قرار دارد به وضوح می توان دریافت که وی نه یک چهره نوین و آوانگارد در جریان خود است و نه می تواند رویشی پیشرو به حساب آید. بلکه حامیان فعلی اصلاحات از وی تصور سنگ واره ای از یک چپ گرای سنتی و ساکن مانده را در ذهن دارند.
بکارگیری لحن تند منتقدانه و استفاده از تاکتیک مشروعیت زدایی از رقبا با اتهام هایی چون دروغ گو بودن طی حضور روی آنتن رسانه ملی نیز به نوعی موید سنت گرایی روحانی است.
همچنین مشکلات سابق روحانی با هسته های اصلی اصلاحات افراطی از جمله جبهه مشارکت را نیز نباید از یاد برد.
در این راستا کیهان نیز با اشاره به شکاف جناحی بین روحانی و مشارکت می نویسد: فاطمه و یاسر هاشمی یک ماه پیش در مراسم اعلام نامزدی حسن روحانی حضور داشتند؛ اما ثبتنام هاشمی در یک ربع آخر مانده به پایان وقت ثبتنام نامزدها، تکلیف نامزدی حسن روحانی را به محاق برد. با این حال و در پی عدم احراز صلاحیت هاشمی، به نظر میرسد وی به حمایت از روحانی تمایل دارد.
دراینباره قائممقام ستاد انتخاباتی حسن روحانی از جزئیات دیدار این نامزد انتخابات با هاشمی رفسنجانی خبر داد و به خبرگزاری مهر گفت: آنچه بنده از این دیدار نقل میکنم براساس آن چیزی است که آقای روحانی برای بنده و اعضای ستاد نقل کرده است.
ترکان نیز در این رابطه افزود: روحانی به دیدار آقای هاشمی رفته و ایشان تاکید کردهاند که رئیس مرکز استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام باید تا پایان رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری با قدرت در عرصه حضور داشته باشد.
وی همچنین تصریح کرد: آقای هاشمی خطاب به روحانی گفته است که شما با قدرت به فعالیت خود در انتخابات ریاستجمهوری ادامه دهید و بنده هم به موقع دراینباره اقدام خواهم کرد.
محمد نعمتزاده رئیس ستاد انتخاباتی حسن روحانی نیز درباره آخرین توصیه هاشمی به روحانی اذعان داشت: آقای روحانی با آیتالله هاشمی رفسنجانی ملاقات داشت و ایشان خواستار دوری از فضای گلهگذاری و تخریبها شد.
از سوی دیگر هنوز خاتمی و طیف اصلاحطلبان نزدیک به وی موضع روشنی اتخاذ نکردهاند. خاتمی که با زیرکی از نامزدی شانه خالی کرده و به تعبیر برخی محافل اصلاحطلب هاشمی را به میدان هل داده، چندبار با عارف ملاقات کرده؛ اما حاضر نشده از معاون اول خود در دولت اصلاحات به طور علنی حمایت کند. طیف مجمع روحانیون و حزب مشارکت چندان دلخوشی از روحانی ندارند و از عارف نیز به خاطر شکستن قرق تحریم انتخابات و اعلام نامزدی مستقل ناراحتند. آنها در عین حال یکبار در انتخابات 15ماه پیش مجلس، گزینه تحریم را تجربه کردهاند که سودی در پی نداشت؛ اما همسویی این طیف با جبهه ضدانقلاب و اپوزیسیون را آشکارتر کرد.
ارتباطات برون مرزی و دیپلماتیک روحانی هم بخش های تاریکی از پرونده وی را تشکیل می دهد که در کنار تعلیق پرونده هسته ای از هیچ راهی قابل دفاع نیست و حمایت صریح هاشمی ممکن است باعث سهیم شدنش در این عقبه گردد.
در مورد رابطه روحانی با جک استرا، سایت اصولگرایی در یادداشتی ضمن نگاه به سخنان تلویزیونی روحانی به بازخوانی این ارتباط پرداخته و می نویسد: آقای روحانی شما و دولت اصلاحات بودید که با قبول سلطه آشکار غربی ها بصورت داوطلبانه! بجای احقاق حقوق اساسی ملت با تدبیر و مقاومت عزتمندانه، نابخردانه و توام با ذلت، با غرور ملی، خون شهدا و آرمان مقدس و سرمایه های کشور بازی کردید.
متاسفانه شاید ناعادلانه ترین قسمت سخنان روحانی در برنامه تلویزیونی جائیست که اشتباهات تاریخی خود را هماهنگ با رهبر معظم انقلاب و نه بی تدبیری خود و دولت وقت می داند که این نکته هم در نوع خود بسیار جالب توجه است. وی در جای دیگری از سخنانش، خود را در کلام بیگانگان تحسین شده می بیند و خود را فاتح مذاکرات هسته ای معرفی می کند که یک لحظه با خود گفتیم چه حیف شد که دیگر او مسئولیتی در پرونده هسته ای ندارد!؟! چرا که هر چه پیشرفت بوده مربوط به زمان مسئولیت وی بوده و در حال حاضر دوران افول صنعت هسته ای کشور را شاهد هستیم !و این درحالیست که حداقل در مصاحبه ها و انتشار خاطرات وزیر امور خارجه آن زمان انگلیس «جک استرا» به نکاتی در مورد روحانی و دولت اصلاحات اشاره شده که کاملاً با اظهارات روحانی متفاوت است.
جک استرا وزیر خارجه وقت انگلیس بعد از مذاکرات هستهای سه کشور اروپایی با ایران در سعدآباد تهران، در بیان موفقیت این سه کشور در عقبنشاندن تیم هستهای روحانی در زمان دولت خاتمی امضای بیانیه تهران را یک روز استثنایی در خاطرات خود توصیف کرده است و در ادامه اظهار داشت: ما میوه حمله به عراق را در مذاکرات سعدآباد چیدیم!؟! منظور وی از این عبارت این بود که حمله آمریکا و انگلیس به عراق، باعث ترس مقامات وقت ایران و عقبنشینی آنها در جریان مذاکرات شده و اوضاع به گونهای پیش رفته که ابتکار عمل غرب در عراق، باعث پیروزی آنها بر ایران در جریان مذاکرات هستهای شده است که ما برای حفظ آبرو از دیگر اظهارات آنان درباره روحانی و دولت وقت بدلیل حفظ آرامش فضای جامعه خودداری می کنیم و فقط به همین نکته اکتفا می کنیم که استرا با ابراز تأسف از سقوط اصلاح طلبان و تیم هسته ای روحانی، آن را محصول سیاست نئوکان های آمریکا توصیف می کند و این در حالی است که در همان دوره بارها مقامات آمریکایی و از جمله جرج بوش تصریح کرده بود: ما از اصلاح طلبان در ایران حمایت می کنیم!!!؟؟؟ و ایران در دوره فعالیت استرا و حضور اصلاح طلبان در دولت اصلاحات و مجلس ششم، تمام فعالیت های اتمی خود را برای دو سال و نیم و کاملاً یک طرفه! و داوطلبانه!! و بدون اخذ هیچ ضمانت اجرایی و به صرف کلام روباه پیر و آمریکای دروغگو!!! تعلیق کرد و در نتیجه طرف غربی هم به تعهدات بی مایه خود عمل نکرد!