امروز هم فرهیختگان هاشمی را قبول دارند و هم مردم کوچه و بازار با دیدن سیمای صمیمی و امید بخش او به وجد می آیند و گویی خود را در آیینه وجود او می بینند.به همین دلیل هاشمی دیگر یک نفر نیست. او نماد یک تفکر مقبول اجتماعی است.هاشمی حالا یک درخت سرسبز است که ریشه در جان مردم دارد.
دکتر حمید میرزاده* - هم آمدن و هم رفتن هاشمی نشان داد که این مرد در حد بسیار بالایی در دلهای مردم جای و اقبال دارد. اصلا انتخابات یعنی اقبال مردم به یک نفر از نامزد ها که روی یک برگه رای و فقط برای یک دوره زمانی معین نوشته می شود. اما نوع آمدن و رفتن هاشمی نام او را یکبار دیگر بر قلوب مردم ولی برای همیشه حک کرد. نظر سنجی ها نشان داده بود که او مثل یک هواپیمای بلند پرواز هزاران پا از دیگران بالاتر است. اما نوع رفتنش اوج پروازش را باز هم بالاتر برد. مردم بخوبی فهمیدند هاشمی از اول از جنس آنها بوده است.
مردم دوباره دانستند هاشمی در تمام میدان ها ی مبارزه قبل و بعد از انقلاب فقط برای آنها و کشور سینه سپر کرده و - با مشی عاقلانه و اعتدالی که از ویژگی های بارز اوست - در مقابل تند روی ها و زیاده خواهی ها ایستاده است. ایستادگی برای حفظ کشور و منافع مردم با نرم افزاررفتاری و فکری که مختص خود اوست. این بار امیر کبیر ما نیز با آمدن و رفتن خود مثل همیشه به مردم خدمت کرد. وقایع اخیر نشان داد هاشمی زنده است و هنوز امید مردم و یک قهرمان ملی است.
او از تبار روستاییان پاک و صادق است که در خنده هایش صفای باطنش را می توان دید. از دور عظمت شخصیت و صلابت و وقار او چون کوه دماوند تورا میگیرد اما وقتی از نزدیک با او هم صحبت می شوی گویی گوارایی یک چشمه زلال و آرام ومهربان را یافته ای. سخنانش را در نماز های جمعه بیاد داری؟ گویی صدایش نه از زبان و دهانش بلکه از ته دل و جانش به گوش می رسید که گفته اند سخن کز دل برون آید نشیند لاجرم بردل. و این بود رمز تاثیر کلام او بر جان های خسته ای که همیشه به او امید داشتند و دارند.بعد می بینی هم صحبت دوست داشتنی تو، مجتهدی فاضل و مفسری متبحر، انسانی جهاندیده، یک انقلابی زجر کشیده و مدیری تیز هوش و صاحب سبک است که در کنار این همه، کاروانی از مسئولیت های سنگین در مدیریت کلان کشور مثل ریاست مجلس، ریاست جمهوری، ریاست خبرگان وریاست مجمع تشخیص مصلحت به دنبال نام اوست.همه اینهاست که کارنامه 60 ساله فعالیت های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی هاشمی را از دیگران متمایز می کند ولی همین کارنامه، حسادت حسودان و بد خواهان کژاندیش و بخل بد سلیقه هارا از اول انقلاب تا کنون برانگیخته است.
او همیشه شخصیت کم نظیری بوده که در تحولات سیاسی ایران، منطقه و جهان نقش موثر داشته است. مبنای مدیریت او بر درستی و صداقت –با دوری از ریا کاری و شعار- استواربوده است. شیرازه اصلی تفکر و دغدغه اول هاشمی همواره اثبات کارایی نظام اسلامی ،آبادانی ایران و سر افرازی مردم این آب و خاک بوده و خواهد بود. براستی کجای ایران را سراغ داری که اثری از انگشت سلیمانی اونیست؟ گواه این عاشق صادق ما در آستین جبهه های جنگ، بازسازی مناطق جنگ زده، سد ها و نیرو گاهها،مزارع کشاورزی، شهرک های صنعتی، کارخانجات فولاد و سیمان و پتروشیمی و توسعه دانشگاهها و پژوهشگاهها، راهها و راه آهن و هزاران طرح زیربنایی و فرهنگی و اقتصادی در سراسر کشور - که همه آنهارا این نگارنده در کتاب " ایران آباد" از انتشارات سازمان برنامه و بودجه ، سال 1376برشمرده و با عکس و تفصیل نشان داده ام –وجود دارند که نشان از همت جهادی و تلاش های خستگی ناپذیر این رادمرد بزرگ هستند. رمز موفقیت او سوای مدیریت سطح بالا و هوشمندی، در جاذبه حداکثری اوست.او با همه کار می کرد و همه نیرو های دلسوز را فارغ از جناح بندی های رایج سیاسی ،خودی می دانست و هریک را به مثابه خشتی می شمرد که باید در قامت کاخ بلند آبادانی ایران جایی داشته باشند.
جالب است که هم فرهیختگان هاشمی را قبول دارند و هم مردم کوچه و بازار با دیدن سیمای صمیمی و امید بخش او به وجد می آیند و گویی خود را در آیینه وجود او می بینند.به همین دلیل هاشمی دیگر یک نفر نیست. او نماد یک تفکر مقبول اجتماعی است.هاشمی حالا یک درخت سرسبز است که ریشه در جان مردم دارد.