جناب سیدمحمد خامنهای، نماینده سابق مجلس شورای اسلامی اخیرا در مصاحبه مشروحی، درباره کاندیداتوری آیتالله هاشمی رفسنجانی اظهار نظر فرمودهاند. هرچند فهم سناریوی پیچیده که ایشان برای اثبات به مصلحت نبودن کاندیداتوری رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام تبیین کرده اند، از فهم عقل بنده و امثال بنده خارج است. اما با توجه به آن که ایشان در بخشی از مصاحبه خود به ماجرای مک فارلین اشاره کرده و آن را خیانت هاشمی به امام و رهبری دانستهاند، خالی از لطف نیست که به سوابق این موضوع اشاره کنیم.
آقای سید محمد خامنهای در این مصاحبه اظهار کرده است: اسلام نسبت به دو چیز حساسیت فراوان دارد یکی "نفاق"که قرآن آیات بسیاری را درباره طرد و مجازات منافق آورده و دیگری "خیانت". خیانت درجاتی دارد و خیانت به جامعه و ملت (امّت) بزرگترین اقسام خیانت است. امیرالمؤمنین (ع) میفرماید: "و انّ اعظم الخیانه خیانةالامّه واعظم الغشّ غشّ الائمه"یعنی بزرگترین خیانت، خیانتی است که به جامعه و امت بشود و بزرگترین فریبکاری و ناراستی،فریب رهبران است.
نمونه خیانت به رهبر و امام، واقعه مک فارلین است، که خود آنها با تمهیداتی نزدیک به یک سال، معاون رئیسجمهور آمریکا را با وعده موفقیت به ایران آوردند و از طریق تشریفات فرودگاه از او پذیرایی و به هتل بردند و با او در آنجا ملاقات و به وسیله مترجم مشخص و معروفی مذاکره کرده و هدایا را رد و بدل کردند، ولی پس از افشاگری و کشف آن از طریق جراید لبنان به امام(ره) وانمود کردند که آن آمریکایی که یک مقام عالی دولت آمریکا بود به صورت احمقانهای به ایران آمده و تیرش به سنگ خورده و برگشته و این را یک پیروزی وانمود کردند.
این عمل مصداق صریح همان "غشّالائمه" بود. اما بازخوانی ماجرای مک فارلین نشان میدهد اظهاراتی که امروز آقای سید محمد خامنهای درباره این واقعه برزبان آورده، موضوع جدیدی نیست و ایشان ۲۷ سال قبل نیز دقیقا همین موضع را درباره ماجرای مک فارلین داشته است و اتفاقا به عنوان نماینده دوره دوم مجلس شورای اسلامی نیز این موضع خود را به همراه هفت نفر دیگر از نمایندگان در سوالی سرگشاده از وزیر وقت خارجه که قبل از طرح در مجلس شورای اسلامی در روزنامه رسالت مورخ ۲۹ آبان ۱۳۶۵ چاپ شده است، پرسیدهاند.
همان گونه که در متن سوال مذکور آمده است، این نمایندگان موضوع را قبل از طرح سوال به صورت شفاهی از دکتر ولایتی، وزیر وقت امورخارجه پرسیدهاند و وی به آنها توضیح داده است که مساله مک فارلین تحت نظارت آقای هاشمی رفسنجانی، رئیس وقت مجلس شورای اسلامی و جانشین فرماندهی کل قوا پیگیری میشود، اما آنان به طرح سوال به صورت سرگشاده اقدام کردهاند.
متن کامل طرح سوال بدین شرح است:
سوال ۸ تن از نمایندگان مجلس از وزیر امور خارجه ریاست محترم مجلس شورای اسلامی
احتراما تقاضا دارد به وزیر محترم امور خارجه ابلاغ گردد تا طبق اصل ۸۸ قانون اساسی در مهلت مقرر در مجلس حاضر و به سوالات ذیل پاسخ دهند:
۱- با توجه به این که وزارت امور خارجه عهدهدار اجرای سیاست خارجی جمهوری اسلامی است و تعیین خط مشی با مقام معظم رهبری و مجلس شورای اسلامی است، در رابطه با جنجال تبلیغاتی اخیر از داخل و خارج کشور در خصوص ارتباط با دولت آمریکا اعلام دارند که این ارتباط در چه سطحی صورت پذیرفته است.
۲- نظر به این که مجلس شورای اسلامی هیچ گونه اطلاعی از این فعل و انفعالات نداشته اند، اعلام دارند چه مقامی یا مقاماتی تصمیم به این تماس و ارتباط گرفتهاند.
۳- شنیده میشود افرادی خارج از کادر وزارت امور خارجه با هیات آمریکایی تماس گرفته و مذاکره نموده اند، لطفا اعلام دارید که این افراد ماموریتی از جانب وزارت امور خارجه داشتهاند یا خیر و در صورتی که پاسخ منفی باشد، مجوز قانونی تماس و ارتباط افراد مذکور کدام است؟
۴- جریان سفر هیات آمریکایی به ایران به چه صورت و با چه کیفیتی صورت پذیرفته و چه کسانی در ایران با آنها مذاکره نموده، محور مذاکرات چه بوده و مذاکرات به چه تصمیماتی منجر گردیده است.
۵- ضمنا موضوع قبلا با وزیر محترم امور خارجه در میان گذاشته شده و پاسخ مشار الیه مقنع نبوده است.
سید احمد حسینی سیرجانی - جلال الدین فارسی - نیکروش- سید محمد خامنهای - موسویان - حسنعلی النجفی رهنانی - فهیم کرمانی (با سوال بند چهارم موافقم) - اسرافیلیان
جناب آیتالله سیدمحمدخامنهای که اکنون معتقد است عملکرد هاشمی در موضوع مک فارلین خیانت به امام و رهبری و مصداق نفاق بوده است، بد نیست به بیانات امام خمینی(ره) که دقیقا بلافاصله پس از انتشار طرح سوال ایشان و هفت همفکرشان ایراد شد، مراجعه کنند و دریابند که از نظر امام کدام عمل خیانت و نفاق بوده است؟ مدیریت موضوع مک فارلین از سوی هاشمی رفسنجانی یا طرح سوال سرگشاده از سوی این هشت نفر:
بیانات امام خمینی در ۲۹ آبان سال ۱۳۶۵:
من نمیخواهم در این روز مبارک اسباب افسردگی اشخاص بشوم، لکن میخواهم عرض کنم چرا این قدر ما عقب افتاده هستیم؟ چرا ما باید به واسطه اغراض نفسانیه این قدر خودمان را ببازیم؟
چرا باید وقتی که دنیا به تزلزل درآمده است برای این بیاعتنایی ایران به کاخ سفید و سیاه، چرا ما باید توجیه کنیم مسائل آنها را؟ چرا ما باید این قدر غربزده باشیم یا شیطانزده؟
من هیچ توقع نداشتم از بعض این اشخاص، ولو بعضیشان در نظر من پوچ اند، لکن از بعضی از این اشخاص که سابقه دارند هیچ توقع نداشتم که در این زمان که باید فریاد بزنند سر امریکا، فریاد میزنند سر مسئولین ما!
چه شده است؟ شماها چهتان است؟ چه کردید شماها؟ شماها چرا باید تحت تأثیر تبلیغات خارجی واقع بشوید یا تحت تأثیرات نفسانیت خودتان؟ در یک همچون مسئله مهمی که باید همه شما دست به هم بدهید و ثابت کنید به دنیا که ما وحدت داریم، وحدت ما این طور شده است و در
روزی که هفته وحدت است چرا شماها میخواهید تفرقه ایجاد کنید؟
چرا میخواهید بین سران کشور تفرقه ایجاد کنید؟ چرا میخواهید دو دستگی ایجاد کنید؟ چه شده است شما را؟ کجا دارید میروید؟ این تذهبون؟ من نمیتوانم که آن طوری که میخواهم، با شما صحبت کنم و نمیخواهم در روز عید رنجش برای شما پیدا کنم، لکن شما انصاف بدهید که در یک همچو وقتی، وقت یک همچو اموری است؟! وقت یک همچو تأییدی است از کاخ سفید؟ وقت یک همچو تأییدی است از ریگان؟
لحن شما در آن چیزی که به مجلس دادید، از لحن اسرائیل تندتر است، از لحن خود کاخنشینان آن جا تندتر است. شما چه شده است این طور شدید؟ شما که این نبودید بعضیتان. من بعضیتان را میشناسم، شما این طور نبودید. من امیدوارم که شما باز توجه کنید به مسائل، توجه کنید به دنیا، توجه کنید به خودتان، توجه کنید به قدرت خودتان. نشکنید این قدرت را، گرچه شماها نمیتوانید، لکن نباید یک همچو کاری در ایران بشود. من نمیخواهم دل شما را بشکنم، لکن شما دل ملت ما را نشکنید، شما دل مسئولین ما را نشکنید، شما هی تندرو و کندرو درست نکنید، دودستگی ایجاد نکنید، این خلاف اسلام است، خلاف دیانت است، خلاف انصاف است، نکنید این کارها را.
من امیدوارم که خدای تبارک و تعالی به همه ملت ما سلامت و سعادت عنایت کند، و دوستان ما را به خود بیاورد و کسانی که میخواهند تفرقه ایجاد کنند، انشاء اللَّه، خدا هدایتشان کند و خدای تبارک و تعالی شرّ اشرار را از سر این کشور کوتاه کند.
البته احتمالا منظور امام از عبارت اینکه برخی از امضاکنندگان نامه"پوچ اند"جناب سید محمد خامنهای نبوده است، اما امام خمینی به صراحت این اقدام را تفرقه افکنی، تایید آمریکا، تندتر از اسرائیل، خلاف اسلام و خلاف دیانت ارزیابی کردهاند و پس از این عبارات هم تصریح کردهاند که به دلیل مصادف شدن با عید میلاد رسول خدا(ص) و هفته وحدت نمیخواهند آن طوری که لازم است، با این گروه برخورد کنند واز شکستن دل آنها صرف نظر کردهاند.
اکنون جای این پرسش از جناب سید محمد خامنهای وجود دارد که آیا مواضع امروز وی، تکرار همان سوال ۲۷ سال پیش با لحنی به مراتب تندتر نیست و امام خمینی که ۲۷ سال قبل در قبال آن سوال ملایم تر، آن گونه واکنش نشان داد، اگر امروز بود و این لحن و خطاب جناب سید محمد خامنهای را میشنید، چگونه برخورد میکرد؟ در خاتمه توجه جناب سید محمد خامنهای را به مواضع مکرر برادر ایشان، رهبر انقلاب، حضرت آیتالله سید علی خامنهای جلب میکنیم که بارها از جمله در خطبههای ۲۹ خرداد ۱۳۸۸، زندگی آیتالله هاشمی رفسنجانی را مجاهدت توصیف کردهاند. اگر هاشمی رفسنجانی در موضوعی مانند مک فارلین اینچنین به امام و رهبری خیانت میکرد، رهبر انقلاب که به مراتب بیش از ما و جناب سید محمد خامنهای در جریان موضوع بوده اند، آیا چنین تاییداتی را که درباره شخصیتی دیگر نداشته اند، ابراز میکردند؟