عموم آدمهایی که سرشان به تنشان میارزید در این دوره خانهنشین شدند وکارهای فرهنگی در دست انسانهای کوتاه قامت افتاد واین به همه عرصههای کشور تعمیم پیدا کرد.انگار ویروسی بود که گسترش پیدا کردو به تبع آن آدمهای سرشناس دیگر حاضر به پذیرش مسئولیت نشدند...
سید مهدی شجاعی * - من اگر بخواهم خیلی خودم را سانسور کنم و با ملاحظه حرف بزنم باید بگویم که بلایی که سر فرهنگ و هنر و نشر در هشت سال اخیر آمده است، بیسابقه بوده است و شاید نزدیک به 40 سال زمان لازم باشد که بتوانیم تنها ضایعات ناشی از آن را جبران کنیم. شاید مشکلات فرهنگی و یا مسائل سیاسی و بینالمللی پیش آمده خیلی زود در نگاه مردم خود را نشان دهد، اما مشکلات و ضایعات فرهنگی سالها طول میکشد تا بفهمیم چگونه رخ داده است و باید برای رفعش چه کار کرد.
عموم آدمهایی که سرشان به تنشان میارزید در این دوه خانهنشین شدند و یا مهاجرت کردند و کارها در دست انسانهای کوتاه قامت افتاد و این به همه عرصههای فرهنگی کشور تعمیم پیدا کرد. انگار ویروسی بود که گسترش پیدا کرد و به تبع آن آدمهای سرشناس دیگر حاضر به پذیرش مسئولیت نشدند.
با تغییر دولت نباید تصور کرد که قرار است اتفاق مهمی رخ دهد. مجموعه ساز و کار فعالیت فرهنگی در کشور که به هر حال رئیس جمهور هم جزو آنهاست، تغییری نکردهاند و این در امور ما تغییری ایجاد نمیکند. به اعتقاد من بایدبرای آغاز اصلاح این امور اول باید فاجعه و درد را شناخت و بعد به آن اعتراف کنیم. الان آمارها و ارقام به شکلی است که میگوید ما در بهترین وضعیت فرهنگی قرار داریم، ولی مثل باقی موارد در حال دروغ گفتن هستیم. اگر بپذیریم که چه فاجعهای رخ داده آن وقت میتوانیم به فکر اصلاحش نیز باشیم و اگر نپذیریم کاری از پیش نمیبریم.
بلایی که سر فرهنگ و هنر و نشر کشور در این هشت سال اخیر آمد، بیسابقه بود و شاید نزدیک به 40 سال زمان لازم باشد که بتوانیم ضایعات ناشی از آن را جبران کنیم...